پرسمان قرآنى حج –رمضان محمدی
احكام حرم و محرمات حج
پرسش: از ديدگاه قرآن كريم در حج چه كارهاى را نبايد انجام داد؟
پاسخ: چنان كه در حج، اعمال بسيارى وجود دارد كه برخى از آنها واجب و برخى مستحب است، اعمالى نيز وجود دارد كه انجام برخى از آنها حرام و برخى مكروه است. از جمله نبايدهاى حج، محرمات احرام است، كه در كتابهاى مناسك حج، توضيح داده شده است اما آنچه از برخى آيات قرآن استفاده مىشود اعمالى نيز وجود دارد كه اختصاص به حالت احرام و مكه ندارد و بهتر است در همه حال از آنها اجتناب شود مانند: وجوب اجتناب از غنا و لزوم پرهيز از هر گونه بيهوده گويى و لهو كه هر دو مورد از آيه شريفه: «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» « حج: 30.» استفاده مى شود.
البته به دليل حرمت خانه كعبه و آن سرزمين مقدس بيشتر تكيه شده است كه انسان در آنجا اخلاص در عمل داشته و از ريا پرهيز كند و برترىهاى كاذب نژادى را كنار نهد و با توبه و بازگشت به خداوند، آمرزش الهى را براى خود به ارمغان آورد.
«3» پرسش: آيا در قرآن كريم براى كعبه و حرم، احكام خاص و ويژهاى آمده است يا نه؟
پاسخ: كعبه و حرم به جهت شرافت و ارزش ويژه آنها نزد خدا احكام خاصى دارند كه برخى از آنها در قرآن كريم آمده است كه مىتوان به مهم ترين اين احكام اشاره كرد:
1. حرم و كعبه امنيت تكوينى و تشريعى دارد. امنيت تكوينى كعبه بدين معناست كه اگر كسى بخواهد كعبه را محو و نابود سازد به او امان داده نمىشود، مانند داستان ابرهه كه در سوره فيل بدان تصريح شده است و آيه شريفه: «... وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» « قريش: 4.» در امنيت تكوينى مكه است، اما مقصود از امنيت تشريعى حرم اين است كه هر كس داخل حرم شود شرعاً در امان خواهد بود و آيه شريفه: «وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً ...» « آل عمران: 97.» بر آن دلالت دارد.
2. از ديگر احكام اختصاصى حرم، ممنوعيت جنگ و خونريزى در آن است كه آيه شريفه: «وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ...» « بقره: 191.» بر آن دلالت مى كند.
3. ممنوعيت ورود غير مسلمانان به حرم از ديگر احكام حرم است. غير مسلمان حق سكونت و حتى حق عبور و مرور از آن منطقه را ندارند. اين حكم در سال نهم هجرى از سوى امام امير المؤمنين عليه السلام به دستور رسول خدا صلى الله عليه و آله در كنار كعبه ابلاغ شد و آيه شريفه: «... إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا ...» « توبه: 28.» دليل بر آن است.
4. حكم ديگر از احكام حرم، ممنوعيت سكونت عاملان فساد و ظلم و الحاد در حرم است و آيه شريفه: «... وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ» « حج: 25.» دليل بر آن است.
5. از احكام ديگر حرم، مساوى بودن همه مردم در آن است. و بين مسافر و مقيم تفاوتى نيست. «سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ ...» « حج: 25.».
البته براى كعبه و حرم احكام ويژه ديگرى نيز وجود دارد كه برخى از آنها در كتابهاى فقهى و برخى در كتابهاى روايى آمده است.
پرسش: منظور از «قضاى تفث» در آيه 29 سوره حج: «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ» چيست؟
پاسخ: كلمه تفث به معناى چرك بدن است و قضاى تفث به معناى زائل كردن هر چيزى است كه به خاطر احرام در بدن پيدا شده است؛ به بيان ديگر پيرايش بدن از زوائد در مناسك حج است، مانند: ناخن، مو و امثال آن. مقصود در اينجا از قضاى تفث كنايهاى از بيرون شدن از احرام است كه حاجى با تقصير، يعنى با گرفتن ناخن ياتراشيدن موى سر از احرام خارج مىشود و به جز بوى خوش و زن، ساير محرمات بر او حلال مىشود. در برخى روايات ملاقات با امام مترتّب بر قضاى تفث و وفاى به نذر شده است. چنان كه از امام باقر عليه السلام نقل است كه فرمود:
«ما امروا الّا ان يقضوا تفثهم و ليوفوا نذورهم فيمروا بنا فيخبرونا بولايتهم ...»»
حجاج مأمور شدهاند بعد از طواف به سوى ما بر گردند و دوستى خود را به ما نشان بدهند.
يعنى همان گونه كه پيراستن ظاهر در مناسك حج اهميت دارد، پيراستن باطن براى ملاقات با امام عليه السلام اهميت دارد و شرط ديدار با امام است.
پرسش: منظور قرآن كريم از نسىء چيست و چه ارتباطى با حج دارد؟
پاسخ: نسىء، شگردى بود كه اعراب جاهلى براى جا به جا كردن ايام و ماههاى سال به كار مىگرفتند و كسى كه به نسىء عمل مىكرد به او قَلَمَّس مىگفتند.
» پس از اسلام اين كار در قرآن «زيادت در كفر» دانسته شد. « توبه: 38. » بر اثر اين كار اعراب جاهلى، گاهى ترتيب ماههاى حرام به هم مىخورد و حج نيز در غير ماههاى خودش انجام مىشد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در موسم حج خطبهاى خواند و آن را باطل اعلام كرد.
البته اعراب جاهلى اين كار را براى اغراض مختلفى مانند جنگ و ... انجام مىدادند.
پرسش: بيست و چهار چيزى كه در خانه خدا حرام است چيست؟
پاسخ: مواردى را كه در هنگام احرام، حرام است، اصطلاحاً «محرمات احرام» مىگويند، كه بعضى از آنها از صريح قرآن كريم استفاده مىشود و برخى ديگر از طريق روايات اهلبيت عليهم السلام به دست مىآيد، كه در مجموع 24 مورد است؛ امّا محرماتى را كه قرآن به آن تصريح و يا اشاره دارد از اين قرار است:
1. شكار صحرايى وحشى؛ كه از آياتى همچون آيات ذيل استفاده مىشود:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ» « مائده: 95.»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در حال احرام، شكار نكنيد.
و در آيه بعدى مىفرمايد:
«وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً» « مائده: 96.»
و تا وقتى محرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام است. « مائده: 1 و 2. »
2. هرگونه بهره و لذّت جنسى زن و مرد از يكديگر.
3. فسق، كه شامل هر گونه دروغ، فحش و فخرفروشى نيز هست.
4. جدال كردن و قسم خوردن براى اثبات مطلبى يا ردّ چيزى.
اين سه مورد را اخير مىتوان از اين آيه استفاده كرد:
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ» « بقره: 197.»
حج در ماههاى معيّنى است، و كسانى كه [با بستن احرام و شروع به مناسك آن] حجّ را بر خود واجب كردهاند [بايد بدانند كه] در حج، آميزش جنسى با زنان و گناه (دروغ و فحش) و جدال نيست.
5. كَنْدن و يا بريدن درخت يا گياه در حَرم.
6. برداشتن سلاح و يا بستن آن به خود.
7. كشتن جانورانى كه در بدن انسان يا حيوانات ديگر ساكن شدهاند؛ مثل؛ شپش و كنه و ...
محرمات اخير را مىتوان از اين آيه و مانند آن استفاده كرد:
«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً» « بقره: 125.»
و [به خاطر آوريد] هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت مردم و مركز امن و امان قرار داديم. « بقره: 126 و آلعمران: 97.» و چون حرم الهى، «حرم امن» است. چرنده و پرنده و حتى گياهان نيز در آن در امان هستند.
8. نگاه كردن به خود در آيينه.
9. سرمه كشيدن براى زينت.
10. استفاده از هر گونه عطر.
11. عقد كردن يا شاهد عقد ازدواج كسى واقع شدن.
12. پوشيدن هر چيزى كه روى تمام پا را مىگيرد (براى مردان).
16. استفاده از زيور براى زينت (براى زنان).
17. پوشاندن چهره، به نقاب يا روبند (براى زنان).
18. پوشاندن سر (براى مردان).
19. ازاله مو از بدن.
20. سايه قرار دادن در حال مسير (براى مردان).
21. بيرون آوردن خون از بدن خود.
22. ناخن گرفتن.
23. كندن دندان (در صورتى كه خون بيايد).
24. و استمنا كردن. «1» اين نكته نيز قابل ذكر است كه اين 24 مورد در هنگام بستن احرام (حج يا عمره) بر شخص مُحرم، حرام است؛ چه بيرون از «حَرَم» يا «مسجد الحرام» باشد و چه داخل اين دو مكان.
پرسش: چرا در حال احرام صيد كردن حرام است؟
پاسخ: كلمه صيد در لغت معناى شكار كردن است و مىدانيم كه بيت اللَّه الحرام، حرم امن الهى است و حج و عمره از عباداتى است كه انسان را از جهان مادى جدا كرده، در محيطى سرشار از معنويت قرار مىدهد. تعيّنات زندگى مادى، جنگ و جدالها، خصومتها، هوسهاى جنسى، لذات مادى، در مراسم حج و عمره به كلى كنار مىروند و انسان به يك نوع رياضت مشروع الهى دست مىزند، و به نظر مىرسد كه تحريم صيد در حال احرام نيز به همين منظور است.
از اين گذشته اگر صيد كردن براى زوار خانه خدا كار مشروعى بود، با توجه به اين همه رفت و آمدى كه هر ساله و هر ماهه در اين سرزمينهاى مقدس مىشود، نسل بسيارى از حيوانات در آن منطقه- كه به دليل خشكى و كم آبى، حيواناتش نيز كم است- منقرض مىشد، پس اين دستور يك نوع حفاظت محيط زيست و ضمانت براى بقاى نسل حيوانات آن منطقه است.
اين حكم به قدرى دقيق تشريع شده كه نه تنها صيد حيوانات، بلكه كمك كردن و حتى نشان دادن و ارائه صيد به صياد نيز تحريم گرديده است، چنان كه در روايات مىخوانيم امام صادق عليه السلام به يكى از يارانش فرمود: هرگز چيزى از صيد را در حال احرام حلال مشمر و هم چنين صيد حرم را در غير حال احرام و نيز صيد را به شخص محرم و غير محرم نشان مده كه آن را شكار كند و حتى اشاره به آن مكن (و دستور مده)تا به خاطر تو صيد را حلال بشمرد. زيرا اين كار موجب كفاره براى شخص متعمد مىشود. «1» علاوه بر اينها حرمت صيد از آيات 1، 94 و 95 سوره مائده استفاده مىشود.
پرسش: با توجه به آيه 96 سوره مائده، توضيح دهيد با توجه به اينكه صيد دريا يا رودخانه، در حال احرام حلال شده، آيا امكان صيد آنها وجود دارد؟
پاسخ: آيه مورد نظر مىفرمايد:
«أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً»
صيد دريا، براى شما حلال است، ولى تا وقتى مُحرِم هستيد، صيد صحرا براى شما حرام است.
اين، يك حكم شرعى است، كه اولًا براى تعلّق آن، امكان موضوع كافى است و نياز به تحقق و وقوع ندارد. به اين معنا كه ممكن است، چنين اتفاقى بيفتد و از محالات نيست؛ دوم اينكه اين مسأله، مورد ابتلا نيز هست؛ زيرا در گذشته بين مدينه و مكه، آبگيرهايى وجود داشت كه امكان صيد برايشان بوده است و ديگر آنكه، اگر كسى از جده كه در كنار درياست، مُحرم شده، يا كسى كه مثلًا به واسطه نذر از ايران مُحرم شود و امكان صيد دريايى وجود داشته باشد، مىتواند صيد نمايد.
چنان كه اشاره شد، هدف آيه اين است كه به مُحرم اجازه دهد، صيدهاى دريا كه قبل از احرام، براى او حلال بوده، در حال احرام از آن استفاده كند».
«2» پرسش: با توجه به اينكه صيد در زمان حج شايد اصولا اتفاق نيفتد، چرا خداوند در قرآن چندين مرتبه از حرمت صيد در حال احرام سخن به ميان آورده است؟
پاسخ: شايد علت اينكه خداوند در سه مورد از قرآن كريم بحث حرمت صيد در حال احرام را طرح كرده، به جهت اهميت امنيت خانه كعبه باشد. يعنى همان طور كه خانه خدا براى انسانها بايد امنيت داشته باشد، براى حيوانات نيز مكانى امن است.
البته با توجه به آيه 94 سوره مائده كه فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خداوند شما را با چيزى از شكار مىآزمايد، شكارهايى كه به قدرى به شما نزديك مىشوند كه حتى با نيزه و دست مىتوانيد آنها را شكار كنيد.
چنين استفاده مىشود كه اين يك آزمايش الهى براى مسلمانان محسوب مىشود، لذا در پايان كسانى را كه با اين حكم الهى مخالفت ورزند، تهديد به عذاب دردناك كرده است. البته آيه ناظر به جريانى است كه مسلمانان در سال حديبيه با آن روبه رو بودند، از يك طرف آنان نياز به تهيه غذا داشتند و از طرف ديگر به شكل وسوسهانگيز و بىسابقهاى اين همه شكار در دسترس آنان بوده است و خداوند به جهت آزمايش و حرمت حرم آنان را امر به خويشتندارى كرده است.
برچسبها: علوم قرآن, تاریخ قرآن, علوم قرآنی