مرگ مغزی: پردازش فقهی-حقوقی
ستوده، حمید، 1359 -مرگ مغزی: پردازش فقهی-حقوقی/حمید ستوده.قم: مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، 1391.
ماده واحده پيوند اعضا و مرگ مغزى
قانون «پيوند اعضاى بيماران فوت شده يا بيمارانى كه مرگ مغزى آنان مسلم است»، مصوّب 17 فروردين 1379، بى آنكه تعريفى از مرگ مغزى ارائه دهد، مقرر مى دارد:
ماده واحده- بيمارستان هاى مجهز براى پيوند اعضا پس از كسب اجازه كتبى از وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكى مى توانند از اعضاى سالم بيماران فوت شده يا بيمارانى كه مرگ مغزى آنها بر طبق نظر كارشناسان خبره مسلم باشد، به شرط وصيت بيمار يا موافقت ولى ميت، جهت پيوند به بيمارانى كه ادامه حياتشان به پيوند عضو يا اعضاى فوق بستگى دارد، استفاده نمايند.
تبصره 1- تشخيص مرگ مغزى توسط كارشناسان خبره در بيمارستانهاى مجهز دانشگاه هاى دولتى صورت مى گيرد. اين كارشناسان با حكم وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكى به مدت چهار سال منصوب مى شوند.
تبصره 2- اعضاى تيم هاى تشخيص مرگ مغزى نبايستى عضويت تيم هاى پيوندكننده را داشته باشند.
تبصره 3- پزشكان عضو تيم، از جهت جراحات وارد بر ميت مشمول ديه نخواهند گرديد.
پس از تصويب قانون پيوند اعضا در ايران، پروتكل تاييد مرگ مغزى تدوين گرديد، كه ذيلًا از نظر گذرانده مى شود:
پيرو مصوبه كميته تدوين مرگ مغزى بدين وسيله معيارهاى تعيين و تاييد مرگ مغزى در 6 بند و 3 تبصره به شرح زير است:
1- تعريف مرگ مغزى: مرگ مغزى عبارتست از قطع غير قابل برگشت كليه فعاليتهاى كورتيكال- ساب كورتيكال و ساقه مغزى به طور همزمان منطبق با شرايط و مشخصه هاى بالينى و پاراكلينيك عنوان شده در بندهاى مرتبط، با رعايت تبصره هاى ملحوظ.
2- شرايط تلقى مرگ مغزى سه مورد مى باشد:
الف) بيمار در اغماى عميق باشد.
* شواهدى دال بر مصرف داروهاى تضعيف كننده دستگاه عصبى مركزى وجود نداشته باشد.
* اختلالات متابوليك- توكسيك- اندوكرين عامل اغماى بيمارنباشد.
ب) قطع كامل تنفس و عدم وجود تنفس خود به خودى كه موجب وابستگى و نياز قطعى به دستگاه تنفس مصنوعى (ونتيلاتور) گرديده است. دراين مورد، آزمايش و تست مصرف داروهاى شل كننده (عوامل مهار كننده عصبى عضلانى) و ساير داروها به عنوان عوامل نارسايى تنفسى ضرورى است.
ج) با اقدامات معمول، علت اغما حتى الامكان مشخص شده باشد.
3- بررسى هاى بالينى لازم عبارتند از:
الف) عدم حركات خود به خودى و عدم پاسخ به شديدترين تحريكات دردناك.
ب) فقدان بازتابهاى ساقه مغز.
* قطر مردمك ثابت بوده و به تحريكات نورى با شدتهاى متفاوت پاسخى نمى دهد.
* عدم وجود واكنش چشمى- دهليزى (آزمون كالريك ياOculovestibular) .
* عدم وجود واكنش گاگ.
4- تأييد نهايى يافته هاى بالينى با انجام و اثبات آزمون هاى پاراكلينيك تكميلى صورت مى پذيرد.
الف) تست نهايى آپنه مثبت به شرح مقابل: 10 دقيقه قبل از جدا شدن از دستگاه ونتيلاتور (نفس مصنوعى) به بيماراكسيژن به ميزان 6 ليتر در دقيقه داده شده و اجازه داده مى شود تا (فشار دى اكسيد كربن) به حد شصت ميليمتر جيوه برسد. در صورت عدم مشاهده هرگونه فعاليت تنفسى تست آپنه مثبت و مؤيد مرگ مغزى است.
ب) انجام نوار مغزى در دو نوبت و حداقل به فاصله 6 ساعت و هر نوبت به مدت 20 دقيقه، ايزوالكتريك بودن نوار مغزى در دو نوبت مؤيد مرگ مغزى مى باشد.
5- كليه يافته هاى تحقيق و آزمون ها بايد به مدت 24 ساعت بدون تغيير بمانند.
6- پزشكان تعيين كننده مرگ مغزى كه تكميل كننده برگه مخصوص تاييد مرگ مغزى مى باشند، شامل دو پزشك متخصص نورورلوژى و يك متخصص جراحى مغز و اعصاب مى باشند كه هر كدام جداگانه بيمار را معاينه و بررسى
نموده و برگه مخصوص را تكميل مى نمايند. همچنين برگه مذكور توسط يك پزشك متخصص بيهوشى و پزشك نماينده سازمان پزشك قانونى كشور ممهور و امضا مى گردد.
تبصره 1- در مورد كودكان زير 5 سال زمان نگه دارى بيمار تحت دستگاه تنفس مصنوعى حداقل 72 ساعت مى باشد.
تبصره 2- شروع بررسى مرگ مغزى با درخواست پزشك معالج و از طريق مشاوره پزشكى انجام مى گردد.
تبصره 3- فرم ضميمه در مورد هر مرگ مغزى بايد كاملًا تكميل و به مركز مديريت پيوند و بيمارى هاى خاص ارسال گردد.
ناگفته نماند در فرم تأييد مرگ مغزى وثبت اطلاعات، علائم و نشانه هاى مرگ مغزى در مورد فرد، كاملًا تطبيق شده، ازعدم استفاده داروهاى مسموميت زا و ساير موارد مشابه نيز اطمينان حاصل مى گردد
برچسبها: روان شناسی, مذهب, سلامت روان, دین