دین،اخلاق،ادبیات عرب
 
آگاهی وبصیرت

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاريخ سه شنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۱ توسط جعفرکارگزار

حوارٌ= گفتگو

(التعارف فی مَطارِ النَّجَفِ الْأشرَفِ) آشنایی در فرودگاه نجف اشرف

زائِرُ مَرقَدِ أمیرِالْمُؤمِنینَ عَلیّ =زیارت کننده آستانه امیرالمؤمنین

أَحَدُ الْمُوَظَّفینَ فی قاعَهِ الْمَطارِ=یکی از کارمندان در سالن فرودگاه

اَلسَّلامُ عَلَیکُم. = درود بر شما.

وَ عَلَیکُمُ السَّلامُ وَ رَحمَهُ اللّ.هِ وَ بَرَکاتُهُ. = و بر شما سلام و رحمت خدا و برکاتش.

صَباحَ الْخَیرِ یا أَخی. = صبح بخیر ای برادرم

صباح النور و السرور. = صبح شما هم به خیر و شادی.

کیف حالک؟ =حالت چطور است؟

أنا بخیر، و کیف أنت؟ = من خوبم. تو چطوری؟

بخیر و الحمد لله. =خوب، خدا را شکر .

عَفواً، مِنْ أَینَ أَنتَ؟ = ببخشید. تو اهل کجا هستی؟

أنا من الجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه. =من اهل جمهوری اسلامی ایران ام.

ما اسمک الکریم؟ = اسم شریفت چیست؟

اسمی حسین و ما اسمک الکریم؟ =اسم من حسین است و اسم شریف تو چیست؟

اسمی عبد الرحمان. = اسم من عبدالرحمان است.

هَل سافَرْتَ إلی إیرانَ حَتَّی الآن؟ =آیا تا به حال به ایران سفر کرده ای؟

مع الأسف؛ لکنی أحب أن أسافر. = نه مناسفانه، ولی دوست دارم که سفر کنم.

إن شاء الله تسافر إلی إیران! =اگر خدا بخواهد به ایران سفر می کنی.

إن شاء الله؛ إلی اللقاء؛ مع السلامه. =اگر خدا بخواهد؛ به امید دیدار، به سلامت.


برچسب‌ها: عربی, قواعدعربی, صرف ونحو, حروف
.: Weblog Themes By Pichak :.





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک