ویژگیهای فرایند ممیزی بازاریابی ممیزی بازاریابی 4 ویژگی اصلی دارد که می بایست در تمامی مراحل مورد توجه قرار گیرند:
1) جامعبودن: ممیزی بازاریابی تمامی فعالیتهای اصلی بازاریابی یک کسب و کار را پوشش میدهد و به چند نقطه خاص محدود نمیشود. اگر فعالیتهای ممیزی فقط شامل فروش، قیمتگذاری یا بعضی دیگر از فعالیتهای بازاریابی شوند، ممیزی انجام شده ممیزی عملیاتیخواهد بود. گرچه ممیزیهای عملیاتی مفیدند ولی بهتنهایی ممکن است موجب گمراهی مدیران شوند. بهطور مثال کمبودن حجم فروش صورت گرفته توسط نیروهای فروش ممکن است به علت ضعف محصولات یا سیاستهای ترویج فروش باشد، نه حقوق و آموزش کم این افراد. ممیزی جامع بهتر میتواند منابع را به مسائل اصلی بازاریابی تخصیص دهد.
2) سیستماتیک بودن: ممیزی بازاریابی یک بازبینی منظم از محیط خرد و کلان بازاریابی و اهداف بلندمدت و استراتژیهای بازاریابی، سیستمهای بازاریابی و فعالیتهای خاص این حوزه است. با انجام ممیزی، اقدامات اصلاحی لازم مشخص می شود که انجام این اقدامات، اثربخشی کل بازاریابی سازمان را بهدنبال خواهد داشت.
3) استقلال: ممیزی بازاریابی به 5 روش قابل انجام است:_ خودارزیابی: در این روش هر مدیری به حوزه عملیاتی خودش امتیاز میدهد._ ممیزی از عرض: یک واحد سازمانی، دیگر واحدها را ارزیابی میکند._ ممیزی از بالا: یک واحد سازمانی، زیرمجموعههای خود و سایر ردههای پایینتر سازمان را ارزیابی میکند._ ممیزی توسط واحد ممیزی سازمان: که بنا بهخواست واحدها، عملیات آنها را ممیزی میکند._ ممیزی بیرونی: که توسط یک فرد یا گروه مستقل بیرونی صورت میگیرد.روش پنجم بیش از سایر روشها توصیه می شود. البته بهشرط آنکه ممیز، باتجربه و بیطرف باشد و تمام دقت و توجه خود را به امر ممیزی معطوف کند.
4) دورهای بودن: معمولاً وضعیت بازاریابی سازمان، تنها پس از کاهش حجم فروش افت انگیزشی نیروهای فروش و یا بروز مشکلاتی در بازاریابی مورد بازنگری قرار میگیرد. اما اگر شرکتها در زمانهای موفقیتشان، عملیات بازاریابی خود را بازنگری نکنند، حفظ سلامت و چالاکی سازمان دشوار میشود. پس بهتر است ممیزیهای بازاریابی در دورههای منظم 3 الی 5 ساله انجام شود نمونهای از سوالهای کلی قابل طرح در ممیزی بازاریابی نیازهای مشتریان چه چیزهایی هستند؟_ اندازه بازار، میزان رشد آن، توزیع جغرافیایی و سود حاصل از آن چه تغییراتی میکند؟_ فرآیند خرید چگونه است؟_ رقبای اصلی شرکت چه کسانی هستند؟ و اهداف بلند مدت، استراتژیها، نقاط قوت و ضعف، اندازه و سهم بازار آنها چگونه است؟_ چه روندهایی بر رقابت و کالاهای جایگزین تاثیر میگذارد؟_ کدام سازمانهای عمومی مشکلات یا فرصتهای خاصی برای شرکت ایجاد میکنند؟_ آیا ماموریت کسب و کار بهوضوح تشریح شده است؟ آیا این ماموریت قابل دستیابی است؟_ آیا استراتژیهای شرکت در تحقق اهداف بلندمدت موفق بودهاند؟_ آیا اهداف کوتاهمدت و بلندمدت بهقدر کافی روشن توصیف شدهاند ؟_ ترکیب ساختاری کسب و کار چگونه است؟_ آیا تجزیه و تحلیل نقاط قوت کسب و کار و جذابیت محصول در بازار برای هر واحد برنامهریزی انجام شده است؟ در صورت انجام، نتیجه چه بوده است؟_ آیا استراتژی تدوین شده، با مرحله عمر محصول استراتژی رقبا و وضعیت اقتصاد حاکم تناسب دارد؟_ آیا شرکت بهترین مبنا را برای تقسیمبندی بازار انتخاب کرده است؟_ آیا شرکت موقعیتیابی و آمیزه بازاریابی مناسبی برای هرقسمت بازار انتخاب کرده است؟_ آیا منابع بهطور بهینه به عناصر اصلی آمیزه بازاریابی اختصاص یافتهاند؟_ آیا معاونت بازاریابی اختیار و مسئولیت مناسبی برای تاثیر بر فعالیتهای موثر بر رضایت مشتری دارد؟_ آیا افرادی در واحد بازاریابی وجود دارند که نیاز به آموزش، انگیزش، سرپرستی و ارزیابی بیشتری داشته باشند؟_ آیا بین واحدها بازاریابی و تولید، تحقیق و توسعه، خرید، مالی، حسابداری یا حقوقی مشکلاتی وجود دارد که نیاز به توجه داشته باشد؟_ آیا اطلاعات تحقیقات بازار به واحدهایی که باید بر اساس این اطلاعات کار کنند منتقل شده و مورد استفاده قرار میگیرند؟_ آیا مدیریت بهطور متناوب سودآوری محصولات، بازارها و کانالهای توزیع را تجزیه و تحلیل میکند؟_ آیا هزینهها و بهرهوری بهطور متناوب مورد ارزیابی قرار می گیرند؟*
برچسبها: ممیزی, بازاریابی, تبلیغات


